هوالشهید
مقایسه جامعه شناختی ولایی کوفه و ایران(قسمت اول)
مقوله ی «ولایت» در برهه های متعددی از تاریخ اسلام و بخصوص شیعه همانند محکی ملتها را به امتحان کشانده و همچون شاخصی ، حق را از باطل شناسانده و تنها اقلیت برحقی در جوامع گوناگون توانسته اند از این پل صراط ، بسلامت گذر کنند.
از میان این جوامع ، جامعه ی کوفه در زمان اولین امامان معصوم ، و ایران در زمان معاصر و آخرین امام معصوم را می توان بعنوان شاخصترین مواردی یاد کرد که در مقاطع حساسی در معرض این محک امتحان قرار گرفته بوده و هستند .
برای مقایسه ی اجمالی رویکرد مردم نسبت به ولایت در ایندو جامعه ، خوب است نگاهی به ساختارها و روابط حاکم بر این جوامع بیندازیم .
شهر کوفه در زمان عمر بعنوان پایگاهی نظامی تاسیس شده بود که در طول فتوحات متعدد شهرهایی از ایران نیز تحت امر آن در آمده بودند . از نظر جمعیتی شامل قبایل متعدد با رویکرد نظامی بود که تعدادی از آنها علوی و شیعه بودند . در طول زمان و با جنگها و فتوحات و جمع آوری غنایم ، عده ای از قبایل و سران توانستند بمرور از توده ی مردم جدا شده و خود را در طبقه ی اشراف اقتصادی و نخبگان سیاسی کوفه جای دهند و در مقاطع حساس تاریخی نقشهای اساسی ایفا کنند . بدین ترتیب ساختار طبقات اجتماعی این شهر شامل 1.عامه ی مردم (که از نظر سیاسی ، اقتصادی و فکری در سطح متوسط و پایین بودند ) ،2. نخبگان و خواص فکری ،سیاسی و اقتصادی 3. حکومت مرکزی( که زمانی مرکز خلافت و ولایت امام علی(ع) و پس از ایشان بدست معاویه و یزید افتاد)
در آغاز امامت و ولایت ائمه ی اطهار علیهم السلام ، شهر کوفه بعنوان یکی از کلیدی ترین و مهمترین جوامع قلمروی اسلامی مطرح بود . اما ملاحظه ای در کیفیت رابطه ی مردم با نهاد امامت و ولایت نشان می دهد که این رابطه هیچگاه از ثبات و استحکام کافی برخوردار نبوده و با عوامل مختلفی دستخوش تغییر و تحول می شد.
بطور خاص در زمانهای امام علی ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام ، می بینیم که با وجود ابراز ارادت و حمایت خواص و عوام مردم از این ائمه ، عواملی همچون برنامه ی تبلیغاتی ، تهدیدات و تطمیعات سیاسی و اقتصادی از جانب دستگاه قدرتمند معاویه و سپس یزید توانست ابتدا نخبگان و اشراف کوفه را از مدار ولایت خارج نماید ، سپس یاران خاص و مجاری ارتباطی امام با عامه ی مردم ( مانند مسلم و هانی در زمان امام حسین (ع) ) را حذف سیاسی کند و در نتیجه عوام غافل و بی بصیرت لاجرم به دنباله روی کورکورانه از نخبگان تطمیع شده پرداختند و در نهایت جبهه ای در مقابل امام معصوم ایجاد کردند و آنها را به شهادت رساندند.
اما ساختار اجتماعی جامعه ی شیعی ایران را نیز می توان همانند جامعه ی کوفه در سه گروه عامه ی مردم ، نخبگان سیاسی - اقتصادی - فکری ، و حکومت مرکزی دسته بندی کرد .(که پس از انقلاب اسلامی ایران ، فقیه جامعه الشرایط به نیابت عام از امام عصر ، در جایگاه ولایت و رهبری جامعه ی اسلامی قرار گرفت ).
وجوه تمایز سیاسی-مذهبی جامعه ایران با جامعه ی کوفه را می توان در چند نکته خلاصه نمود:
1- در جامعه ی ایران(پس از انقلاب ) نیز مانند کوفه ، بارها نخبگان و خواص جامعه به بیراهه و انحراف کشیده شدند اما اغلب مردم بجای دنباله روی کورکورانه از آنها ( مانند کوفیان) خواص را با سنجه ی ولایت محک زدند و منحرفین را طرد نمودند .
2- جامعه ی کوفه از وقایعی که منجر به شهادت امام علی و امام حسن علیهم السلام شد ، عبرت نگرفتند و برای بار سوم ، راه طی شده را دوباره طی کردند و خود را از ولایت سومین ولی خدا نیز محروم گرداندند . در حالیکه جامعه ی ایران سالها و بلکه قرنهاست که بواسطه ی عزاداری بر امام حسین (ع) واقعه ی عاشورا را مایه ی عبرت قرار داده و در مقاطع حساس ، راهش را با عبرتها انتخاب نموده است .
3- ارتباط قلبی بین قاطبه ی ملت ایران و ولایت ، بر خلاف جامعه ی کوفه ، فراتر از سازو کارها و ساختارهای سیاسی و اقتصادی جامعه بوده است و ناکارامدی این ساختارها خللی را در دنباله روی مردم از ولایت ایجاد نکرده است .
4- جامعه ی نوپای کوفه با زیربنای نظامیگری و قبایل جنگجوی عرب ، ( که گذشت زمان و اعانه ی بیت المال و ثروتهای بادآورده ، روحیه ی رزم و جنگاوری آنها را نیز به یغما برده بود ) فاقد عقبه ی مستحکم فکری و اعتقادی بودند و نتوانستند( یا نخواستند) تمایزی میان اسلام معاویه و یزید، با اسلام علی و حسین را تشخیص دهند . در حالیکه جامعه ی ایران دارای پشتوانه ای غنی و چند صدساله از افکار و اعتقادات ناب ائمه ی شیعه و یاران خاص و علمای طراز اول بوده است که تجلی همه ی آنها را می توان در انقلاب اسلامی و رهبری های دو ولی فقیه و شهادتها و رشادتهای بی شمار جوانان این مرز و بوم مشاهده نمود .
با وجود تمایزاتی که بین ایندو جامعه برشمرده شد اما ، باید در نظر داشت که تبلیغ و تهدید و تطمیع شیاطین دنیا همواره و بی وقفه خط انحراف نخبگان و توده ی مردم ایران و مسلمانان جهان را دنبال می کند و تنها راه محفوظ ماندن از انحرافات چیزی نیست جز ولایت ، بصیرت و عبرت .
ادامه دارد...
والسلام .