سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خوش نیّت گردد، پاداشش فراوان شود، زندگی اش خوش گردد و دوستی اش [بر دیگران [لازم شود . [امام علی علیه السلام]
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 8

در فضای بیکران هستی ، از میان میلیونها کهکشان و ستاره و سیاره ، «زمین» ذره ای ناچیز بود

که انسان بر روی آن آرام گرفت .

«زمین» سکونتگاهی وسیع ، پاک ، غنی و پر از رمز و راز شد تا جولانگاهی شود برای اجسام و ارواح انسانها ،

تا هریک به فراخور ظرفیت جسمانی و روحانی خود ،

باری از آن بربندد ... بگذارد ... و بگذرد.

هزاران سال گذشته است ؛

انسانها همچنان می آیند ؛ جولانی می دهند ، بده و بستانی می کنند ؛ و می روند .

و زمین ، دیگر زمین هزاران سال پیش نیست .

زمین بکر دیروز ، آلوده و دستخوش هزاران سال تمدن دست ساز ،

و تاختگاه عقلانیت افسارگسیخته ی بشری گشته است ؛

و حقایق و ذخایر آن به یغما رفته و تباه گشته ؛

« ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس»(1)

انسان ، بهشت گمشده ی خویش را بر روی زمین جست  و

برای وصل به آن از هیچ طرح و نقشه ای فروگذار نبود ؛

خدای آسمانی و الهی به کناری نهاده شد و بازار خدایان زمینی داغ شد ؛

خدایان از پی هم آمدند و رفتند؛ تمدنها بر خرابه های تمدنهای منسوخ گذشته بنا نهاده شدند

تا به امروز که ؛

خدای بشر ، علم ابزاری و دانش تجربی است ؛

و علم بشر ، پایه و اساسش ، محوریت انسان در هستی است ؛

اقتصادش ، بر اساس استثمار ، و سیاستش بر پایه ی نیرنگ و استکبار است؛

اخلاق ، ریشه در سودجویی  و منفعت طلبی ؛

و فرهنگ ، بر پایه ی مصرف بی چون و چراست ؛

اما ،

دیری نخواهد پایید که پایه های این تمدن هم بعنوان آخرین تمدن بشری فرو خواهد ریخت

و مانند هزاران راز دیگر در دل زمین مدفون خواهد شد

تا زمان موعود فرا رسد ؛

روزی که سینه ی زمین از ننگ و تباهی بشر به تنگ آید ؛

و بلرزد برخود ؛  به سختترین شکل ؛

و داستان هزاران سال دست اندازی و زیاده خواهی و طغیان را بیرون ریزد و ... اخرجت الارض اثقالها(2)

و در مقابل چشمان مبهوت انسان ، هر آنچه در دل پنهان داشته همه را یکجا برون ریزد ...

و القت ما فیها و تخلت(3)

دور نخواهد بود ؛

آن روز . 

 

1. روم /41 : فساد و پریشانی به کرده ی خود مردم در همه خشکیها و دریاها پدید آمد .

2. زلزال/2: و بارهای سنگین اسرار درون خویش همه را از دل خاک بیرون افکند.

3. انشقاق/4: و هرچه در درون دل پنهان داشته همه را بکلی بیرون افکند .

 

 


 نوشته شده توسط الف-صادقی در پنج شنبه 88/12/20 و ساعت 2:52 صبح | نظرات دیگران()

کاروان بشریت راهی پرپیچ و خم را در طول تاریخ پیموده است .

زمانهای متمادی را پشت سر نهاده ؛ دیده و شنیده ؛ تجربه و تفکر نموده ؛ آزمون و خطا کرده ؛

فرضیه ها را به نظریه ، و نظریات را جامه ی قانون پوشانده و با آنها روزگار گذرانده ؛

و با هر بن بستی ، فرضیه ای نو ، نظریه ای جدید و قانونی شسته رفته تر را پیش پای خود نهاده ؛

و این داستان هزاران سال زندگی بشر بر روی کره ی خاکی بوده است .

و امروز ، بشر مدعیست بر فراز قله های رشد و علم و عقل ایستاده و دیگر راهی برای رفتن نمانده

و پایان تاریخ سر رسیده است .

غافل از آنکه این راه ، چیزی جز پیمودن یک « چرخه » نبود و تاریخ ، چیزی جز تکرار وقایع .

مکان همان مکان است ؛ تنها زمان گذشته ؛

بشر امروز ، سیر مکانی نداشته و در همان نقطه ی بشر دیروز ایستاده ؛

تاریخ بشر چیزی نیست جز سیر زمانی ، و حوادث و وقایع و تکامل و تغیر در بستر زمان ؛

انسان اولیه ، آزاد و رها از هر قید و بند ، وحشی و مقهور طبیعت ، با گذر از پله های زمان خود را مبدل نموده

به انسانی مدرن ، گرفتار در هزاران بند و ماده و قانون ، مسلط بر طبیعت ، اما اسیر در قفسی آهنین

که میله های آن چیزی نیست جز تمدن و توسعه و تکنولوژی ؛

پیمانه ی زمان در حال پر شدن است و « عصر » به پایان خود نزدیک می شود ؛

و انسان امروز ...؛

و انسان دیروز ...؛

در دوسوی محور زمان ؛

و راهی طی شده ؛

و حقی فراموش شده ؛

و تکلیفی بر دوش ؛

و «انتظاری» سبز ؛

 و « ظهوری » سرخ ؛

 تا میله های قفس آهنین را در هم شکند

و کاروان بشر را با آزادی و عدالت و عقلانیت اصیل به سرمنزل نهایی رساند.

 

به امید ظهور

 

 


 نوشته شده توسط الف-صادقی در جمعه 88/12/14 و ساعت 4:17 عصر | نظرات دیگران()
بسم الله الرحمن الرحیم
 نوشته شده توسط الف-صادقی در جمعه 88/12/14 و ساعت 3:43 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تب انقلاب
مقایسه جامعه شناختی ولایی کوفه و ایران(قسمت دوم)
مقایسه جامعه شناختی ولایی کوفه و ایران
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا